خاک و پرنده
محمد بدون این که از جاش تکون بخوره: بهتر شده. از صدای یه پرنده معلومه. صدای جیک جیک میاد.
پ.ن: این مطلبو خوانندگان مناطق خاک زده(بر وزن جنگ زده) میفهمند.
محمد بدون این که از جاش تکون بخوره: بهتر شده. از صدای یه پرنده معلومه. صدای جیک جیک میاد.
پ.ن: این مطلبو خوانندگان مناطق خاک زده(بر وزن جنگ زده) میفهمند.
کار امسال سیدمحمد برای جشنواره جابربن حیان رو میذارم. کاری که در مرحله ناحیه هم برگزیده نشد.
متاسفانه با وجودی که تو آیین نامه جشنواره گفته که بچه ها بریا توضیح دادن کارشون به داوران آماده بشن، داوران اهواز اصلا بچه ها رو ندیدن و اصلا نمایشگاهی که بچه ها و خانواده هاشون کارها رو ببینن برگزار نشد.
خیلی دوست دارم بدونم از پایه دوم ابتدایی تو ناحیه ۴ اهواز چه طرحی برگزیده شده؟
برای مشاهده تصاویر بزرگتر، روی انها کلیک کنید.
یکی از کارهای مورد علاقه محمد بازی با نور و انعکاسش با سیدیهای خرابه.
از مدرسه که میاد، میره تو اتاق پذیرایی و سیدیها رو تو آفتاب میذاره و هی تکون میده و شکلای مختلف رو سقف و دیوار میسازه و به من و مریم نشون میده. من هم که عاشق آفتاب و پهن شدنش تو اتاقم و عاشق بخش نور فیزیک و عاشق بچه هام.

دراز کشیده تا شکل مناسب رو در جای دلخواهش رو سقف درست کنه.

رنگین کمانی که سیدی با انعکاس نور خورسید درست کرده.

سیدیها رو ردیف میکنه و هی جابه جاشون میکنه و شکلای رو دیوار و سقف رو تغییر میده.

این هم تصویرایی که اون ردیف سیدی درست کرده.

و نمای نزدیک سیدی و پایه های ساخت پسر مخترع و خلاق من!
یکی از روزهای تعطیل گذشته محمد همراه باباش و دو تا از بچه های کارگاه باباش رفتن آبادان و خرمشهر برای بازدید یه کار. من و مریم رو هم با خودشون نبردن. این عکسو از تو دوربین پیدا کردیم!

